
بورس به کدام راه میرود؟
- فرشاد کریمی
- 304 روز پیش
- 5:39 ب.ظ
بورس رشد کنونی خود را با عقبماندگی سه ساله از تورم آغاز کرد، سپس جهش بلند بازارهای ارز و طلا، پیشران آن شد و اکنون عامل تازهای به نام «سیل نقدینگی» وارد شده که آن را به جلو هل میدهد. این سیل که به ویژه از ابتدای امسال به سمت بورس آمده، تمام پیشبینیهای مبتنی بر تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال را با خود شسته و اکنون موتور محرک بورس است. بنابراین برای آنکه بدانیم بورس تا کجا پیش خواهد رفت، از این پس باید جریان نقدینگی را رهگیری کرد و به نظر میرسد این جریان «دستکم برای کوتاهمدت، احتمالن میانمدت و شاید هم بلندمدت» ادامه خواهد داشت. چند دلیل مهم در اینجا وجود دارد؛
۱) دلیل سیاسی؛ مشکل بودجه
کسری بودجهی دولت و جبران آن با بورس، یک دلیل مهم است. این کسری با عرضه پشت عرضه جبران میشود و عمومن هم برای سهامداران پربازده بوده. دولت از این رهگذر بسیار آسان بازارهای طلا و دلار را هم کنترل میکند و جلوی سرریز نقدینگی سرگردان به این بازارها میگیرد. شاید این بتواند بهترین پایان برای دولتی باشد که غرق در فاجعه بود؛ جهش بورس و شاخص بیسابقه همراه با بازار آرام طلا و دلار
۲) دلیل اقتصادی؛ آمار و ارقام بودجه
دولت امسال ۳.۵ میلیارد دلار (هزار درصد بیشتر از سال ۹۸!) از فروش اموال منقول و غیرمنقولش، ۶ میلیارد دلار از فروش اوراق مالی و حدود ۱ میلیارد دیگر هم از فروش شرکتهای دولتی درآمد در نظر گرفته. این سیل عرضههای اولیه، به وجود آمدن صندوقهای ETF و … نتیجهی همین بودجه است. امسال دولت بزرگترین فروشندهی کشور خواهد بود و برای این که بیشترین سود و بهره را بگیرد، نیاز دارد شاخص مثبت باشد تا نقدینگی به بورس بیاید و قیمتها بالا و بالاتر برود تا هرچه گرانتر بتواند آنچه عرضه میکند را به مردم بفروشد
۳) دلیل اجتماعی؛ جو مثبت عمومی و سهام عدالت
یکی از پیشرانها در تمامی بازارها، جلب توجه عمومیست. اینکه مردم یک روز طلا میخرند، یک روز دلار و یک روز به بورس میآیند بدون آنکه بدانند چیست، یک رفتار اقتصادی شناختهشده در همه جاست. سیل تقاضا و انباشت پول در هر بازاری خودش عامل صعود قیمتها میشود که نامش را «رشد» گذاشتهاند و همیشه بخشی از آن واقعی و بخشی از آن حبابیست. از سوی دیگری، فعالان بورسی برای سالها عدد ناچیزی بودند. رشد تعداد تریدرها و سرمایهگذاران تقریبن از شش ماه گذشته شتاب فزایندهای گرفته و اکنون با ورود درصدی از ۴۵ میلیون دارندهی سهام عدالت هم به بورس، در چند ماه آینده، تعداد بورسیها چند برابر میشود. حضور این تعداد بیسابقه از سرمایهگذاران در بورس، با هر رقمی که وارد شوند، نمیتواند بدون تاثیر مثبت در روند بورس باشد
تمامی این نشانهها و عاملها به ما یک چیزرا میگوید؛ جریان نقدینگی واردشده به بورس فعلن ادامهدار است و تا این جریان قطع نشود، بورس میتواند به رشدش ادامه دهد. این دوره میتواند چند هفته ادامه پیدا کند یا چند ماه دیگر یا چند سال دیگر. پیشبینی چنین چیزی دیگر یک معادلهی تک مجهولی نیست، به ویژه که ماجراجوییهای سیاسی و بینالمللی داخلی و بیرونی، همیشه یک سایهی تهدید دایمی برای حیات و ممات بورس تهران بوده و پیشبینی آن روندها هم دشوار است چه به نظر میرسد به شکل کاملن پرریسکی، وارد مدار «تصادفی» شدهاند.
نسخهی شخصی من در چنین وضعیتی، "تارگتهای چند ماهه" است؛ به این معنا که با رهگیری و دنبال کردن پدیدههای اثرگذار، بتوان یک هدفگذاری کلی داشت برای چند ماه و تخمین زد بورس چه وضعیتی دارد، هرچند چنین روشی میتواند از حاشیهی سود با ورود دیرهنگام یا خروج زودهنگام بکاهد. هدفگذاری کنونی من هم بر همین مبنا، شهریورماه است و تا آن وقت خیلی به نوسان روزانهی بورس فکر نمیکنم، در اواخر این دوره است که استراتژی شخصیم را برای دورهی بعدی بهروز میکنم.
دست آخر البته دو نکتهی خوشبینانه را هم میتوان فراموش نکرد؛ دو جهش پیشین بورس، یکی ۴ ساله و دیگری ۵ ساله اما با شیبی به مراتب کمتر بود و به یک معنا این هیستوری میتواند بگوید که جهش کنونی هنوز برای پر کردن سیکل صعودی خود زمان میخواهد. نکتهی دوم اینکه روندهای نزولی پس از یک جهش بزرگ در بورس تهران همواره کوچک بودهاند، در حقیقت آنها که در ابتدای رشد یا در میانهاش وارد بازار شدهاند حتا اگر به هنگام خارج نشدهاند، با زیان کمی به نسبت سودشان، بازار را ترک کردهاند. این، شاید به ما بگوید، روزی که این سیکل صعودی به آخرش میرسد، ساعت صفر شدن همه چیز و روز آخر دنیا نیست!
دیدگاه شما